“نه! پیش مشاور نمی روم چون مسایل بهداشت جسمی من شخصی است. خصوصی است. خوب نیست آدم این حرفها را پیش کسی ببرد.”
“عاطفه محمد هادی”، ۱۶ ساله فرزند پدر و مادری که هر دو کارمند دولت هستند، درباره نگاهش به موضوع ایجاد ارتباط با مشاورین مدرسه و یا مراجعه به پزشک معالجش اینطور ادامه می دهد: “من که سیگاری نیستم اما اگر پیش مشاور مدرسه بروم و بپرسم حالا که یکبار یک سیگار کامل را تا ته کشیده ام آیا ممکن است در آینده به سرطان ریه دچار شوم یا نه ، می دانید چه اتفاقی می افتد؟ حتما بلافاصله مدیر مدرسه و مادر و پدرم خبر دار می شوند و سعی می کنند مرا محدودتر کنند. مراجعه به دکتر هم عاقبتی خوش تر از این ندارد. تازه اگر به گوش اعضای فامیل برسد که دیگر باید قید خیلی چیزها را بزنم. برای آدم حرف درست می کنند!”
“علی ر.”، ۱۷ ساله، فرزند یک خانواده مرفه است و در شمال شهر تهران زندگی می کند. او می گوید یک بار نیاز شدید به گفتگو با مشاور مدرسه را احساس کرده است:” درباره خود ارضایی اطلاعات کافی نداشتم اما شنیده بودم کار بسیار بدی است. بنابراین وقتی برای اولین و آخرین بار دست به این کار زدم ، موضوع را با مشاور مدرسه در میان گذاشتم. احساس گناه می کردم و مجبور بودم با کسی صحبت کنم. مناسبترین فرد، مشاور مدرسه مان بود، چون با پدر و مادرم به هیچ عنوان چنین صمیمتی ندارم و نمی دانم اصلا چنین موضوعی را چه طور باید با آنها در میان بگذارم”.
علی می گوید از تجربه ای که در امر مشاوره داشته راضی است. گواه این مدعا سخنان آقای بزرگی مشاور مدرسه اوست: “بعد از اولین جلسه ای که با علی داشتیم، او مشتری دایم اتاق مشاوره دبیرستان شد به طوری که من حالا در جریان تمام مسایل زندگی او هستم. ما مثل دو دوست هم سن و سال درباره مشکلاتش با هم حرف می زنیم. علی حالا دیگر زمینه لازم را برای استفاده از توصیه هایی که به طور غیر مستقیم به او می کنم، دارد.”
“جمیله س.”، ۱۵ سال دارد. تنها عضو با سواد خانواده است و می گوید پدرش اصرار دارد زودتر درس و مشق را رها کرده با پسر عمویش ازدواج کند. جمیله خجالتی است و این راز بزرگ را به سختی فاش می کند.
جمیله با موضوع مشاوره و بهداشت جسمی و سوالاتی که از او می کنم بیگانه است و نظری در این مورد نمی دهد اما فکر می کند “فقط بچه هایی که دوست پسر دارند به مشاور مدرسه مراجعه می کنند.”
دوستان جمیله که در کنار او در یکی از مدارس جنوب شهر تهران درس می خوانند معمولا کاری با اتاق مشاوره مدرسه ندارند اما می گویند چند نفری را در همین مدرسه می شناسند که مجبورند بروند مشاوره.
وقتی از دلیل این اجبار می پرسم ، می گویند: “مدیر مدرسه، شبنم و فاطمه را با دو مرد ۳۰ ، ۴۰ ساله در خیابان غافلگیر کرده و از آن به بعد این بچه ها هر روز در اتاق مشاوره هستند اما معلوم نیست چه می گویند و چه می شنوند چون به هیچکس چیزی بروز نمی دهند.”
جلسات مشاوره گروهی جواب می دهد
آمار موجود در ایران نشان می دهد که نوجوانان زیر ۱۸ سال غالبا با فرهنگ مشاوره بیگانه اند و ترجیح می دهند مسایل مربوط به بهداشت جسمی خود را خودشان حل کنند، هرچند درست از عهده آن برنیایند.
“صدیقه مردانی”، مشاور و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد نجف آباد و همکار دفتر مشاوره آموزش و پرورش ایران، می گوید: “بر اساس شواهد موجود، مشاوران در دبیرستانهای ایران ، مراجعان بسیار کمتری دارند تا در دانشگاهها.”
خانم مردانی معتقد است دبیرستانی ها صراحت لازم برای مطرح کردن مسایل خود را ندارند و باید آنها را به روشهای مختلف آنها به برقراری ارتباط با مشاورین و پزشکان ترغیب کرد.
این متخصص آسیب شناسی خانواده برگزاری جلسات مشاوره گروهی و برپا کردن نشست های آزاد پرسش و پاسخ را از موثر ترین راه ها برای ترغیب نوجوانان ۱۳ تا ۱۸ سال به حرف زدن و طرح مشکلات آنها ، اعم از جسمی و روحی می داند.
خانم مردانی می گوید، نوجوانان غالبا مشکلاتی چون بوی بد دهان، پوسیدگی دندانها، ریزش مو و مسایل مربوط به بلوغ خود را حتی از خانواده ها هم پنهان می کنند اما همان ها را در جلسات گروهی به راحتی مطرح می کنند و آسان تر هم پاسخ می گیرند.
تابوهای ایرانی
در ایران بسیاری از خانواده ها ، مربیان و معلمان مدارس درباره مسایل جنسی با نوجوانان سخن نمی گویند؛ رسانه های جمعی نیز تقریبا اصلا به این مقوله نمی پردازند.
“صفدرهاشم زاده”، مشاور خانواده، از این موضوع اینگونه نتیجه گیری می کند: “غیر طبیعی نیست که فرزندان ما هم از طرح مسایل، مشکلات و حتی افکار خود در این رابطه پرهیز کنند.”
خانم مردانی با اشاره به یک مصداق عینی در این زمینه می گوید مساله بلوغ در بسیاری از کشورهای دنیا اتفاقی زیبا تلقی می شود، مثلا در برخی کشورهای آفریقایی به مناسبت بلوغ دختران و پسرانشان جشن های شادی ویژه راه می اندازند اما در ایران دخترها و پسرها با فرارسیدن این دوره گذار جسمی و روحی، خمود و منزوی و گاهی هم افسرده می شوند.
به گفته کارشناسان و متخصصین روانشناسی و پرورشی نوجوانان، در چنین شرایطی آگاه کردن نوجوانان از چگونگی برخورد با نیازهای جنسی خود امر بسیار مهم و سرنوشت سازی است که در گام اول تنها در جلسات گفتگوی آزاد ، امکان پذیر است.
موافق، مخالف
در یک جمع بندی کلی، مشاوران می گویند مهم ترین مسایل بهداشتی نوجوانان مشکلات ظاهری آنها مانند جوشهای غرور جوانی (آکنه) ریزش موی سرشان، تناسب اندام و بلوغ آنهاست.
اما، “غزاله جوشنی”، دانش آموز کلاس دوم دبیرستان، این گونه مسایل را مسایلی خنده دار و فاقد اهمیت می داند.
غزاله می گوید، مساله مهم ، کنکور است و لاغیر!
غزاله معتقد است تمام وقت وانرژی یک دانش آموز دبیرستانی باید صرف درس خواندن و مشاوره درباره کنکور بشود.
اما، “محمد شکری” ، ۱۵ ساله ، عضو تیم بسکتبال مدرسه ، می گوید، ظاهر انسانها هم همانقدر مهم است که روح و روانشان.
محمد با تازگی دندانهایش را ارتودنسی کرده و امیدوار است به فرم چهره دلخواهش نزدیکشود.
“کتایون روشن”، دانش آموز سال آخر دبیرستان، هم با اشاره به مشکل آگاه کردن نوجوانان درباره مسایل جنسی می گوید، باید با دانش روز دنیا همراه شد و از شیوه های اطلاع رسانی بقیه کشورها استفاده کرد.
کتایون، محدودیت موجود در این زمینه را مشکل ساز می داند و می گوید ، بسیاری از دوستانش برای اینکه کنجکاوی های خود درباره مسایل جنسی را ارضا کنند به روشهای نادرستی از جمله سرکشی به بعضی از سایتهای خلاف اخلاق عمومی، آنهم با مصیبت و با استفاده از فیلتر شکن روی می آورند.