سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

پرده بکارت یک غشا نازک ، همراه با سوراخ یا سوراخهایی برای عبور جریان خونریزی عادت ماهیانه از درون آن ، و چیزی که بطور مشخص ورودی واژن زنان رو مسدود کرده است. اینکه موجودیت و مفهوم پرده بکارت چیست یکی از اسرار جاودانه و نهفته در بدن زنان است. اگرچه که بنظر نمیرسد این بخش وظیفه خاصی داشته باشد، و چیز مشهود اینستکه بافت پرده تنها باقی مانده از پروسه رشد و شکل گیری واژن باشد.از نظر روان شناسی بنظر می آید که این بخش باعث می شود که جرم و چرک نتوانند وارد سطح داخلی واژن گردند. حتی می توان گفت که در بچه ها و اطفال ، پرده میتونه تا حدی یک نقش محافظتی رو در برابر وارد شدن اشیا بداخل واژن رو بازی نماید. در بعضی مواقع مشاهده میزان آسیب به پرده میتونه دلیل بر وجود رابطه نامشروع و یا حتی دال بر مورد آزار واذیت قرار گرفتن نیز تلقی گردد. در طول تاریخ فرهنگهای بسیاری رو می توان دید که دراونها داشتن روابط جنسی خارج از چهارچوب ازدواج ، غیر قانونی می باشد. در این فرهنگها دست نخورده بودن پرده دال بر نداشتن رابطه جنسی برای فرد تلقی میگردد. ارتباط یاد شده امروزه دلیل برخورد بین فرهنگ و روان گردیده است.

اما از نظرعلمی مفهوم دست نخورده بودن پرده بیشتر به یک افسانه غیر واقعی می ماند. دلیل آن هم این است که پرده دارای انواع گوناگونی از نظر شکل ، ضخامت و اندازه می باشد. حتی ازانواع آن میتوان به نوع حلقوی آن اشاره کرد که پرده تمامی ورودی داخل واژن را مسدود میکند و تنها یک سوراخ در میان آن قرار دارد. یا میتوان به پرده جداره دار اشاره کرد که دارای شکافهای باریکی در قسمت مرکز به پایین آن میباشد. اکثر پرده ها تمامی بخش ورودی واژن را پوشش نمیدهند و همواره دارای منافذی برای خروج خون و مواد زائد در طول مدت عادت ماهیانه هستند.اما در بعضی موارد نادر پرده می تواند قطور باشد و یا بدون سوراخ بوده و یا تمامی بخش ورودی واژن را پوشش دهد. اینگونه پرده ها احتمالاٌ اجازه قائدگی و یا نفوذ آلت جنسی مرد در زمان آمیزش جنسی و یاهر چیزی که بخواهد وارد واژن گردد را نخواهند داد. در اینصورت در زمان سیکل ماهیانه خونریزی صورت نخواهد گرفت و نتیجه آن پر شدن واژن از خون خواهد بود که این خون میتواند به سمت رحم حرکت کرده و موجبات دردسر را برای فرد فراهم آورد. اگرچه که پزشکان این مانع را با یک جراحی ساده و ایجاد شکاف برطرف خواهند کرد.
از آنجا که پرده بکارت میتواند دارای اشکال مختلف باشد ، باید دریافت که بازبینی آن نمیتواند دلیلی محکمی برای اثبات این مورد باشد که فرد دارای رابطه جنسی بوده است یا خیر. این قضاوت نادرست میتواند برای افرادی هم که پرده آنها در اثر فعالیتهای ورزشی ، خودارضایی ، استفاده از تامپسون ، کشیدگی بیش از حد ، نبود مادر زادی ، تستهای پزشکی و غیره باشد نیز بیجهت منظور گردد و آنها را دچار دردسر گرداند. حتی بسیاری از مدارک از این حکایت میکند که پاردگی پرده در اثر کشیدگی بیش از حد در فعالیتهایی مانند رقص ، ژیمناستیک و یا اسب سواری نیز شایع است. حتی گونه ای پرده نیز وجود دارد که بسیار انعطاف پذیر بوده و در اثز ورود آلت جنسی یا جسم خارچی به واژن ، آن بکناری زده خواهد شد و ممانعتی ایجاد نخواهد کرد. در ادامه باید یاد آور شد که پارگی پرده ممکن است با مقداری درد و مدتی خونریزی همراه باشد ولی موارد بسیاری نیز وجود دارد که پرده بدون درد و خونریزی پاره گردیده است.

 


  

نوجوانی دوره ای از زندگی است که نخستین تجارب زندگی در حساس ترین دوران رشد انسان رخ می دهد،آینده نگری، انقلابی گری و شورش، عشق، رابطه جنسی، تحصیل و شغل آینده وتثبیت هویت، همه در این دوران شکل می گیرند.

شاید از همین روست که توجه به روانشناسی نوجوانی در دهه های گذشته از اهمیت بیشتری، به ویژه در کشورهایی که جمعیت جوان آنها رو به افزایش بوده، یافته است.

در ایران براساس آمار رسمی نوجوانان حدود سی درصد از کل جمعیت جوان کشور را تشکیل می دهند.

این درحالی است که به نسبت این جمعیت نه تنها متخصصان روانشناسی بالینی و مشاوره کافی وجود ندارد بلکه هنوز جایگاه و نقش آنان در فرایند بهداشت روانی نوجوانان به خوبی روشن نشده است.

در این نوشتار به مرور برخی از مفاهیم روانشناسی نوجوانان می پردازیم:

تعریف بلوغ:

نوجوانی دوره ای از مراحل رشد انسان است که حد فاصل کودکی و جوانی محسوب شده و مشخصه اصلی آن بلوغ و پدیداری ویژگی های جنسی در فرد است.

سن آغاز بلوغ با خصائص اجتماعی و فرهنگی، زیست بوم و تفاوت های فردی به ویژه خصائص ارثی در جوامع، شهرها و یا حتی خانواده های مختلف متفاوت است، در سال های اخیر انقلاب ارتباطات نیز به عنوان یکی از عوامل موثر بر بلوغ زود رس مطرح شده است.

روانشناسان رشد می گویند ارزیابی ها نشانگر آن است که سن آغاز بلوغ بطور کلی از قرن بیستم تا اولین دهه قرن بیست و یکم در چندین مرحله پایین تر آمده است؛ در اوایل قرن بیستم سن آغاز بلوغ در اروپا و آمریکای شمالی بطور متوسط شانزده سال محسوب می شد.

آغاز بلوغ در دهه شصت به زیر پانزده سال رسید و در دهه نود به چهارده سال و گفته می شود که هم اکنون در اروپا و آمریکا بین دوازده تا سیزده سال است.

درک صحیح از سن آغاز بلوغ از آن رو دارای اهمیت است که جامعه، خانواده و مدرسه آمادگی لازم را برای برخورد با شرایط حساس و ویژه کودک در این مرحله گذر داشته باشند.

در ایران تا پیش از دهه پنجاه سن بلوغ شانزده سال برآورد می شد اما در سالهای پس از انقلاب ???? این سن به زیر چهارده سال رسید، یکی از دلایل اصلی این امر جو انقلابی آن سال ها و مشارکت و گاه پیشگامی نوجوانان درعرصه فعالیت های انقلابی بود.

با این حال اولین مطالعات گسترده روانشناسی رشد در دهه هفتاد خورشیدی در ایران نشانگر آن بود که میان سن آغاز بلوغ در استان های جنوبی به ویژه خوزستان و استان های شرقی مانند ایلام و کردستان با دیگر استان های کشور تفاوت چشمگیری وجود دارد و سن بلوغ بطور متوسط یک سال تا یک سال و نیم در آبادان زودتر از تهران آغاز می شود.

این امر علاوه بر آن که موید آن است که در آب و هوای گرمسیری بلوغ زودتر از آب و هوای سردسیر رخ می دهد، تابع شرایط فرهنگی و متغیرهای خاص منطقه مانند جنگ در خوزستان، ایلام و کردستان نیز هست.

به هر روی پژوهش های روانشناسان ایرانی حاکی است که سن بلوغ برای کودکان در تهران بین سیزده تا چهارده سال است.

بین دختران و پسران در آغاز بلوغ تفاوت چشمگیری به چشم می خورد، دختران زودتر به بلوغ می رسند و زودتر مرحله بلوغ را به پایان می رسانند ولی پسران ممکن است بیشتر از یک و یا حتی دو سال از دختران در رسیدن به بلوغ عقب بمانند.

بین طبقات مختلف نیز تفاوت هایی دیده می شود،در طبقه فقیر بلوغ زودتر آغاز می شود، به عبارت دیگر بررسی مجموع تحولات روانی- جسمانی در یک دختر سیزده ساله ساکن جنوب شهر تهران که در خانواده ای کارگری رشد کرده است با دختری که از نظر سن تقویمی با او یکسان است ولی در خانواده ای مرفه درشمال شهرزندگی می کند، در اغلب مواقع نشانگر بروز نشانه های مشخص بلوغ در دختر جنوب شهری است.

با این حال عواملی چون رسانه ها وگستردگی و در دسترس بودن آنها رفته رفته این تفاوت را به سوی متعادل شدن پیش می برد.

به عبارت دیگر اگر دختر سیزده ساله ساکن نواحی محروم شهری بنا به شرایط محیطی و اقتصادی با بلوغ زود هنگام روبرو می شود، دختر سیزده ساله ساکن نواحی مرفه نشین شهری به دلیل دسترسی به رسانه های مختلف آماده رویارویی با بلوغ می شود.

برای آن که سرانجام بدانیم سن آغاز بلوغ که مشخصه نوجوانی است از چه زمانی است به یافته های روانشناسی استناد می کنیم که بیانگر آن است که سن شروع نوجوانی در ایران و بیشتر کشورهای اروپایی از ?? و ?? سالگی شروع و در ?? و ?? سالگی خاتمه می یابد.

ویژگی های نوجوانی:
برخی از مردم تصور می کنند که نوجوانان دمدمی مزاج، افراط گرا، بی بند و بار، پیرو مد و یا شورشی هستند در حالی که تمام این خصائص بخشی از بحران بلوغ محسوب می شود.

در واقع نوجوان در این دوران بطور دائمی در حال تغییر و تکامل است از همین روست که ممکن است دیدگاه های متفاوت و متعارض در هر دوران نسبت به موضوعات یکسان از خود نشان دهند و یا حالات روانی متفاوتی داشته باشند، گاهی بسیار پر شر و شور و گاهی آرام و درونگرا.

درهمین دوران است که نوجوان باید با یکی از مهمترین بحران های روانی زندگی خود رو در رو شود: بحران بلوغ.

بحران بلوغ، بخشی از خصیصه طبیعی این دوران انقلابی است که اگر نوجوان موفق شد به خوبی با آن رو در رو شود و از پس آن بر آید در مرحله جوانی با مشکلات کمتری روبرو خواهد شد.

نوجوان ویژگی های منحصر به فردی دارد که می تواند آنها را چنین دسته بندی کرد:

نوجوان موجودی است:

- از نظر بدنی در حال دگرگونی و تحول، از لحاظ عاطفی نابالغ، از جهت تجربه محدود؛ از دیدگاه فرهنگی تابع محیط
- همه چیز می خواهد، اما نمی داند چخ چیز باید بخواهد
- فکر می کند همه چیز می داند اما چیزی نمی داند
- تصور می کند همه چیز دارد اما در واقع چیزی ندارد
- نه از مزایای کودکی بهره می برد نه از امتیازات بزرگسالی
- در رویا و تخیل زندگی می کند اما با واقعیت رو در روست
- مستی است هشیار و خوابیده ای است بیدار
(هاروکس)

نوجوان چه می خواهد:

نیل به آزادی و رهایی از سلطه پدر و مادر: نوجوان برای اثبات هویت و شخصیت خود در صدد اثبات خود است.
- گرایش به ارتباط با نوجوانان دیگر: یادگیری اجتماعی
- علاقه به انتخاب شغل و آمادگی برای قبول مسئولیت: آزمون و خطا و استعداد
- کوشش در راه تامین مالی و استقلال اقتصادی: عدم وابستگی به والدین
- گرایش به انتخاب همسر و تشکیل خانواده: خیال پردازی و آزمون وخطا
- آمادگی برای پی بردن به ارزشهای اخلاقی و معنوی: روش حل مشکل
- آگاهی از محدودیت ها و توانایی های خود و نوجوانان دیگر:برخورد منطقی با رقابت ها و واقع بینی
- قابلیت پیشرفت در مفاهیم ذهنی و مهارتهای مختلف: کسب تجربه و درک مفاهیم بزرگسالان
- نیاز به راهنمایی و پیشرفت به سوی کمال: الگوها و تجارب مناسب

هویگهرست( دکتر محمد پارسا)

انقلاب جسمانی و روانی:
نوجوانان در طول چند سال بارها تغییر می کنند نه تنها از نظر جسمانی بلکه همچنین از نظر روانی

دگرگونی های جسمانی و روانی با ترشح غده های جنسی آغاز و با ترشحات سایر غدد نظیر هیپوفیز و فوق کلیوی تکمیل می شود.

متابولیسم انقلابی، ماهیچه های قوی، رشد استخوان ها، رشد سریع تر ساق های پا به نسبت بالا تنه، حجم قلب به دوبرابر افزایش می یابد که همزمان با بالارفتن فشار خون است.

اما رشد مغز به نسبت دوران کودکی چندان سریع نیست و بسیار ناچیز جلوه می کند؛ میانگین وزن مغز دختران ???? و پسران ???? گرم است، اما وزن مغز به خودی خود تاثیر در افزایش هوش بهر ندارد.

بلوغ جنسی:
در مناطق گرمسیری ممکن است بلوغ دختران از نه سالگی آغاز شود، ولی در سطح جهانی انتظار می رود که دختران بین سنین نه تا چهارده سالگی وارد این مرحله از رشد جنسی شوند.

در عوض پسران به ندرت ممکن است زودتر از یازده سالگی وارد بلوغ شوند.

اولین عارضه بلوغ جنسی، تمایل شدید به برقراری رابطه جنسی با جنس مخالف ( یا رابطه جنسی به معنای کلی آن) است.

در واقع تمایلات نهفته و کمتر متمرکز شده جنسی دوران کودکی در این دوران به طرزی کاملا آشکار بارز می شوند.

خصائص اولیه نوجوانی: آلت جنسی، اندام جنسی، تکوین رشد جنسی

خصائص ثانویه نوجوانی:موهای بدن،دورگه شدن صدا در پسران، بزرگ شدن سینه و لگن خاصره و باسن در دختران

نشانه های بلوغ در دختران:
افزایش قد (تا حدود هشتاد درصد تا زمان توقف در حدود ?? سالگی از کل قد)، بزرگ شدن سینه ( تا حدود نود درصد از رشد کامل)، لگن خاصره و باسن( تا حدود هشتاد درصد از رشد کامل) : عادت ماهیانه- پایان رشد بدنی و بلوغ جنسی

نکته: عادت ماهیانه اغلب همراه با تخم گذاری نیست، افزایش استروژن در بدن دختران گاه تا سه سال طول می کشد.

اضطراب عادت ماهیانه:
عادت ماهیانه ممکن است در برخی موارد با اضطراب در میان دختران همراه شود، در جوامع و خانواده هایی که آموزش جنسی الزامی به نوجوانان ارائه نمی شود، اولین عادت ماهیانه ممکن است با تعبیراتی نادرست از جنسیت، اعتقادات مذهبی و یا احساس طرد شدگی و سردرگمی در دختران همراه شود.

نوجوان ممکن است تصور کند که عادت ماهیانه که معمولا همراه با خونریزی،درد در آلت جنسی، احساس ضعف و حالات جسمانی ناخوشایند مانند سر درد و یا دل درد است نوعی بیماری است، به ویژه انکه برخی از دختران در این دوران دستخوش اختلالات خلقی ملایم هم می شوند،بی حوصله، گوشه گیر و عصبی و یا بهانه جو و پرخاشگر می شوند.

تمام این نشانه ها ممکن است نوجوانی که تجربه و یا اطلاعات کافی در باره عادت جنسی ندارد را دچار اظطراب کند.

از همین رو بسیار ضروری است که از پیش برای تجربه عادت ماهیانه دارای آمادگی باشد و بداند که چگونه باید با آن روبرو شود و یا معنای این رخداد در بلوغ برای وی چیست.

عادت ماهیانه دردناک که با نشانه های درد شدید در مهبل همراه است در برخی از نوجوانان از همان اولین بار بروز می کند با این حال این تجربه که می تواند ناشی از عوامل روانی یا روانی/جسمانی باشد بر روی زندگی آتی و به ویژه خصایص جنسی نوجوان تاثیر بگذارد.

در برخی موارد ممکن است سبب واکنش افراطی وی به جنسیت و سکس شود و او را به دوری گزیدن از جنس مخالف و سکس وادارد و یا سبب سردی وبی میلی جنسی وی شود ، که تشخیص و درمان عادت ماهیانه دردناک می تواند از عواقب بعدی آن پیش گیری کند.

در سالهای اخیر توجه به بروز زمینه های عادت ماهیانه دردناک در نوجوانان بیشتر شده است و تمرکز بسیاری بر عوامل روانی و عواقب آن صورت گرفته است.

همچنین در مورد عادت ماهیانه تصورات و باورهای مذهبی نیز می توانند مشکل زا باشند، مثلا اگر دختر نوجوان عادت ماهیانه را دورانی بداند که در آن نجس و ناپاک است و از برخی فعالیت های اجتماعی منع شود می تواند تاثیرات منفی در ساختار شخصیت وی بگذارد.

عادت ماهیانه در دختران سرآغاز توجه جدی تر به جنسیت هم هست، دختران در این سن به نشانه های بلوغ در بدن خود توجه بیشتری نشان می دهند و در واقع بدن خود را کشف می کنند، ساعات بسیاری را به مشاهده اندام خود در آینه می گذرانند و به ویژه به آلت جنسی خود دقت زیادی می کنند، در برخی موارد ممکن است این توجه به جنسیت سبب شود تا اثر تاثیرات محیط خانواده جهت یابی های جنسی نوجوان دستخوش تغییرات ناخواسته ای شود. مثلا در خانواده ای که دختر خانواده را همچون پسر بار آورده اند و یا از وی خواسته اند که نقش های پسرانه را ایفا کند، دوگانگی یا بحران جهت یابی جنسی ممکن است به درازا بکشد و یا سبب در هم آمیختن نقش های جنسی شود.

آموزش جنسی دختران:
دختران در برخی جوامع کمتر در مورد بلوغ با یکدیگر صحبت می کنند و یا از آموزش های رسمی، آموزش های خانواده و یا یادگیری از رسانه ها در مورد بلوغ برخوردار می شوند از این رو کمتر از پسران از آمادگی برای روبرویی با تغییرات سریع و اظطراب برانگیزی که در بدن خود می یابند، برخوردار می شوند.

در برخی جوامع مانند ایران ممکن است برخی از دختران در این دوران گوشه گیر، پرخاشجو و به ویژه نسبت به جنس مخالف دوری گزین شوند، خجالتی و یا عصبی به نظر برسند ولی آن چه همه آنها در این دوران تجربه می کنند میل شدید به تجربه رابطه جنسی است که به دلیل شرایط فرهنگی و منع های اجتماعی سبب می شود که اغلب دختران این میل را از طریق “والایش” سرکوب کنند و به فعالیت های دیگر فرهنگی، هنری، علمی و یا ورزشی برای مهار آن روی بیاورند.

از آنجایی که رابطه با پسران ممکن است از سوی خانواده مخاطره آمیز یا گناه آلود تلقی شود، اغلب این نوجوانان به رابطه با جنس موافق یا خود ارضایی روی می آورند، برخی از مطالعات در ایران نشانگر آن است که میزان دختران نوجوانی که در سنین نوجوانی خود ارضایی می کنند تقریبا یک و نیم برابر پسران است.

همچنین برخی مطالعات نشانگر تجربه جنسی دختران با همجنسان خود در این سنین است، در واقع در سال ???? در یک مطالعه در تهران، نود درصد پاسخگویان مونث در باره اولین تجربه جنسی خود گفته بودند که اولین بار با یک دختر دیگر چنین تجربه ای داشته اند.

منبع:سایت پزشک

 


  

مرد یا زنی که زخم‌زبان می‌زند, درباره‌ی همسرش قضاوت می‌کند و سپس این قضاوت را به شکلی آزاردهنده و انتقادآمیز طرح می‌نماید و طبعاً در پاسخ اعتراض او هم خواهد گفت که: «من فقط از سر خیرخواهی این حرف را زدم!» ولی واقعیت این است او با چنین برخوردی در واقع می‎‎خواسته به همسرش بفهماند که وی را قبول ندارد. اکثر آزارهای کلامی با آهنگی حاکی از قضاوت و خردهگیری همراهند. به عنوان مثال، اظهارنظرهایی مانند «تو زیادی حساسی» که احساسات زن را باطل میخوانند، درست مثل شوخیهای آزارنده، نوعی قضاوت محسوب میشوند. نمونههای دیگری نیز از انتقادهای آزاردهنده وجود دارند. مثلاً جملاتی که این طور شروع میشوند: «مشکل تو این است که …» یا «مشکل بنده با شما این است که ….» اینها نیز مانند بسیاری از جمله‌هایی که از ضمیر «تو» در آنها استفاده می‌شود,عبارت‌هایی قضاوت کننده، انتقاد‌آمیز و آزاردهنده هستند.
شوخی‌ها یا جملات آزاردهنده‌ی بارزتر تأثیر عمیق‌تری نیز دارند: «کلک!, تو اصلاً هیچ‌وقت راضی نمی‌شوی, سلیطه, احمق, دیوانه و یا یک دقیقه هم آدم را به حال خودش نمی‌گذاری, چه خنگی! و یا چقدر احمقی…!»
تأثیر جمله‌های انتقادآمیزی که دربارهی شما هستند ولی به دیگران گفته میشوند و ضمیر «تو» در آنها به ضمیر «او» تبدیل می‌شود نیز بسیار آزاردهنده است:
«از سایهی خودش هم میترسد!, نمیگذارد چیزی درست بماند! یک جا بند نمیشود و یا یک لحظه دست از غر‌زدن برنمیدارد. دارد دور خودش میچرخد. خودش هم نمیداند چه میکند…»
نظرهای منتقدانه دربارهی اشتباهاتی که مرتکب شدهاید و یا حرفهایی که به دروغ راجع به شما در حضور دیگران میزنند و در نتیجه شما را شرمنده و دستپاچه میکنند نیز آزار کلامی به حساب میآیند. مثلاً می‌گویند: «زود دست و دلش میلرزد. آدم عصبیای است. آشغالها را جارو میکند، ولی زیر قالی! هر بار که میرود خرید، کیف پولش را جا میگذارد!…»
جمله‌هایی که کلمات خاصی از متن گفتوگو را مورد انتقاد قرار میدهند نیز آزاردهنده‌ هستند. به مثال‌های زیر توجه کنید!
سودابه و علی آمادهی رفتن به اسکی هستند. سودابه با اشتیاق وصفناپذیری میگوید: «وای، تا آنجا رانندگی! کیمیرود این همه راه را؟» علی با تندی جواب میدهد: «تو که رانندگی نمیکنی. من میکنم
در طول پخش یک آگهی تجاری، مهری وارد اتاق نشیمن میشود و از رضا میپرسد: «برنامه تمام شد؟» رضا با عصبانیت پاسخ میدهد: «این که برنامه نبود! مسابقهی نهایی بود»
در هر دو مثال فوق، زن احساس سرخوردگی کرده به خود میگوید: منظورم این نبود. مسلماً منظور او برای فرد آزاردهنده نیز کاملاً روشن بوده است، این نوع شخصیت‌های آزاردهنده به احتمال زیاد، دائم به همسرشان سرکوفت میزنند که تو همیشه حق را به خودت میدهی.
انتقاد در قالب کمک یا نصیحت هم آزار کلامی یا زخم زبان محسوب میشود: «بهتر نبود …؟ اگر چنین میکردی، نتیجه بهتر میشد. این راه بهتری بود اگر … اگر جای تو بودم، این طوری این کار را انجام میدادم. دفعهی بعد تو باید‌… باید از … استفاده میکردی. ببین چه چیزی را از دست دادی!…»

پاسخ به «قضاوت کردن و خرده گرفتن»
معمولاً قضاوت و سرزنش چیزی جز دروغ دربارهی عملکرد و ویژگیهای شخصی فرد دیگر نیست. این رفتارها در واقع ضربه‌هایی هستند که بر پیکر احساس خود‌ارزشمندی شخص وارد میآیند. وقتی دیگران دربارهتان قضاوت میکنند و یا از شما خرده میگیرند که مثلاً «تو یک رانندهی مزخرف هستی» شاید بهتر باشد از خود بپرسید: «واقعاً چه کسی حق یا اجازه دارد درباره‌ی من قضاوت یا انتقاد کند؟» شخص انتقاد‌کننده کیست؟ چه کسی دارد دربارهی من قضاوت میکند؟‌نه یک دادگاه، نه دیوان عالی کشور، نه خدا، بلکه یک آدم که باید سرش توی کار خودش باشد!
هیچ کس حق ندارد درباره‌ی خصوصیات فردی و اعمال و افکار شما قضاوت یا انتقاد کند. به دست دادن تعریفی از شما، تعرضی آشکار نسبت به مرزهای شماست. فضولی یک نوع تجاوز است! برای پاسخ دادن به قضاوت و انتقاد، تا آنجا که میتوانید قاطع، همدلانه،‌ محکم و از موضع قدرت حرف بزنید و اجازه دهید انرژی خشم‌تان از شما حمایت کند؛ مثلاً براحتی بگویید: «هیچ میفهمی چه میگویی؟ یا کسی از جنابعالی نظر نخواست!… نمیخواد از من خرده بگیری! کافی است! کی به حرف تو گوش میدهد؟ چرند است! خواهش میکنم این وراجیها را برای خودت نگه دار! لطفاً سرت توی کار خودت باشه! و یا به تو ربطی ندارد!…»
سپس گفتوگو را قطع نموده در صورت امکان از آنجا دور شوید. در هر حال از ادامهی بحث خودداری کند چرا که هر نوع جروبحث از اثرات واکنش شما میکاهد.


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :64
بازدید دیروز :7
کل بازدید : 799380
کل یاداشته ها : 105


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ